زندگینامه
هنری مور، که مدتها به عنوان بزرگترین مجسمه ساز انگلستان شناخته می شد، تا حد زیادی مسئول ظهور تدریجی مجسمه سازی بریتانیا از ولایت گرایی به جریان اصلی هنر مدرن بود. از قضا، در دهه 1930 بود، زمانی که کار مور مورد حمله شدید مطبوعات قرار گرفت، که او و معاصرانش بن نیکلسون (1894-1982) و باربارا هپورث (1903-1903) پایه های مجسمه سازی انتزاعی را در انگلستان پایه ریزی کردند.
در سال 1946، با اولین نمایشگاه بزرگ گذشته نگر خود در موزه هنر مدرن نیویورک، مکتب مجسمه سازی مدرن بریتانیا به طور محکم تأسیس شد و مور به یکی از تحسین برانگیزترین و تأثیرگذارترین مجسمه سازان انتزاعی در جهان تبدیل شد.
روزهای اولیه و آموزش
هنری مور که در کسلفورد، یورکشایر متولد شد، هفتمین فرزند یک معدنچی بود، در سن 10 یا 11 سالگی تصمیم گرفت که می خواهد مجسمه ساز شود. او اولین درس های خود را در زمینه طراحی در مدرسه گرامر کسلفورد از معشوقه هنر، آلیس گوستیک دریافت کرد، که حمایت و تشویق او برای او ارزش زیادی داشت. پس از دو سال خدمت در ارتش، به مور، کمک هزینه سربازی سابق به مدرسه هنر لیدز اعطا شد، و در سپتامبر 1919 در دوره دو ساله ثبت نام کرد. در سال 1920 توسط باربارا هپورث که دوست و صمیمی شد به او پیوست. در طول 20 سال آینده همکاری کنید.
زمانی که در لیدز بود، با سر مایکل سادلر آشنا شد که مجموعه قابل توجه او شامل نقاشی های پل سزان (1839-1906)، پل گوگن (1848-1903) و هانری ماتیس (1869-1954) بود، اولین نمونه های هنر مدرن که مور دید. در آن زمان او چشم انداز و طراحی راجر فرای را خواند و به ویژه تحت تأثیر فصول «هنر باستانی آمریکا» و «مجسمه سیاهپوست» قرار گرفت.
دهه 1920
در سال 1921 مور دوره سه ساله دیپلم را در کالج سلطنتی هنر لندن آغاز کرد. به زودی تضاد بین دوره آکادمیک و تمایل او به دنبال کردن مسیر خود در مجسمه سازی، بر اساس دانش به دست آمده از بازدیدهای متعدد از موزه بریتانیا ایجاد شد. او در آنجا مجسمه سازی دوره های بسیاری را مطالعه کرد: پیش از تاریخ، مصر، آشوری، سومری، یونان باستانی، و همچنین هنر آفریقایی، و اقیانوسی. اما او بیشتر جذب هنر مکزیکی شد، که قرار بود در دهه 1920 تأثیر عمده ای بر آثار او داشته باشد. او یک سازش را انجام داد، طراحی و الگوبرداری از زندگی در طول ترم، با عصرها و تعطیلات آزاد برای دنبال کردن علایق خود.
در سال 1922، در اولین سفر از بسیاری از سفرها به پاریس، او مجموعه پلرین را دید که شامل Grandes Baigneuses اثر پل سزان (اکنون در موزه هنر فیلادلفیا) بود. او نوشته است: "دیدن آن تصویر برای من مانند دیدن کلیسای جامع شارتر بود. این یکی از تاثیرات بزرگ بود." در سال 1924 به او بورسیه تحصیلی اعطا شد و همچنین به مدت هفت سال به عنوان مربی مجسمه سازی در کالج سلطنتی هنر منصوب شد. او در ژانویه 1925 عازم فرانسه و ایتالیا شد. او آثار تاریخی نقاشی های دیواری کلیسای برانکاچی ماساچیو در فلورانس را بسیار تحسین می کرد. در بازگشت به لندن در تابستان 1925، او کار سنگ هورنتون مادر و کودک 5-1924 (گالری هنری شهر منچستر) را تکمیل کرد.
تقریباً تمام مجسمههای او بین سالهای 1921 و 1939 حکاکی بود. مانند آمدئو مودیلیانی (1884-1920)، هانری گائودیه-برزسکا (1891-1915)، کنستانتین برانکوزی (1876-1957)، و سر جاکوب اپشتاین (1880-1959)، مور به کنده کاری مستقیم علاقه مند بود. او به آموزه حقیقت به مصالح، درک و همدردی با کیفیت چوب یا سنگ اعتقاد داشت. در کنده کاری منچستر، فرم ها از مواد رها نشده اند و تا حدودی در بلوک سنگ مدفون شده اند. این کنده کاری مانند مجسمه ای است که مور بیشتر آن را تحسین می کند، "کاملاً متقارن نیست، ایستا است و قوی و حیاتی است و چیزی از انرژی و قدرت کوه های بزرگ را می دهد." برای مثال، برخلاف هپورث، مور به زیبایی و خلوص ایده آل و کلاسیک توجهی ندارد. او قدرت بیان را هدف قرار میدهد و به مجسمهاش انرژی فرورفته و زندگی خاص خود میدهد.
اولین نمایشگاه انفرادی مور در سال 1928 در گالری وارن لندن برگزار شد. در همان سال او اولین سفارش عمومی خود را دریافت کرد، نقش برجسته ای با عنوان باد شمالی برای مقر جدید هیئت حمل و نقل مسافر لندن. مجسمه دراز کشیده 1929 (گالری هنری شهر لیدز)، بدون شک مهمترین مجسمه مور در دهه 1920، اولین اثری بود که تأثیر فوق العاده مجسمه مکزیکی چاک مول را منعکس می کرد. اگرچه حکاکی لیدز همان حجم و وزنی را دارد که او در نمونه اولیه مکزیکی تحسین می کرد و سر هوشیار و ماسک مانندی که در زوایای قائم به بدن چرخانده شده بود، حالت درازکش کاملاً متفاوت است. این فیگور روی پهلوی خود قرار می گیرد، با دست چپ در پشت سر و پای چپ بالای دست راست قرار دارد.
مور در شکل دراز کشیده موضوعی را پیدا کرده بود که به او اجازه میداد ایدههای رسمی جدید را آزمایش کند، تا تغییرات بینهایت را در یک موضوع مورد بررسی قرار دهد. در اواخر دهه 1920، موضوع مادر و کودک و شکل درازکش به دو وسواس اصلی در کار مور تبدیل شده بودند. در سال 1929 مور با ایرینا رادتسکی، دانشجوی دانشکده هنر رویال هنر نقاشی ازدواج کرد. آنها به جاده پارکهیل، همپستد، لندن نقل مکان کردند، جایی که تا سال 1940 در آنجا زندگی کردند. اولین خانه از دو کلبه روستایی در کنت، برای استفاده در طول تعطیلات، در سال 1931 خریداری شد. کار مور به انتزاعات بیومورفیک در آثار آرپ، میرا، تانگوی و بالاتر از همه پیکاسو جاری است.
دهه 1930
مجسمهها و نقاشیهایی که پیکاسو (1881-1973) در اواخر دهه 1920 خلق کرد، تأثیر مستقیمی بر مجسمهسازی و طراحیهای مور در اوایل دهه 1930 گذاشت. مور مانند هپورث و نیکلسون از کارگاه پیکاسو و همچنین استودیوهای ژرژ براک (1963-1882) و برانکوزی در پاریس دیدن کرد. ترکیب بندی نشان می دهد که مور چقدر سریع و شهودی تصاویر بصری آثار پیکاسو را جذب کرده است.
در سال 1932 او بخش مجسمه سازی را در مدرسه هنر چلسی تأسیس کرد. سال بعد به عضویت «واحد یک» انتخاب شد. اولین ساخته از دو، سه و چهار قطعه او در سال 1934 ظاهر شد و مربوط به آثار ژان آرپ (1886-1966) و آلبرتو جاکومتی (1901-1966) است. او اغلب از اصطلاح سوررئالیستی شی پیدا شده استفاده می کرد و چندین کنده کاری را با استفاده از سنگ ریزه های سنگ آهن انجام داد. در سال 1932، او یک سری نقاشی از استخوان ها و صدف ها انجام داد و اشکال موجود در طبیعت را به اشکال انسانی تبدیل کرد. در مجسمه های چند قسمتی سال 1934، بدن انسان به قطعات تقسیم شد و دوباره سرهم شد. تا اواخر دهه 1950 و 1960 بود که او به تم فیگور دو و سه تکه بازگشت.
کنده کاری های مربع شکل مور در سال های 1935 و 1937، از جمله انتزاعی ترین آثار او، منعکس کننده تأثیر نقش برجسته های بن نیکلسون در آن دوره است. در طی این سالها، زمانی که او در همپستد در نزدیکی هپورث، نیکلسون و منتقد هربرت رید زندگی میکرد، تبادل نظر پرباری بین این هنرمندان با اهداف تقریباً مشابه صورت گرفت. کار مور هرگز کاملاً انتزاعی نشد. همیشه اشاره ای به اشکال انسانی یا ارگانیک وجود دارد. در واقع، او احتمالاً بیشتر به خاطر انتزاع بیومورفیک «پیکرهای درازکش» شناخته شده است.
او در «نمایشگاه بینالمللی سوررئالیست» در لندن در سال 1936 شرکت کرد و در سال بعد در Circle: International Survey of Constructive Art همکاری کرد. ایده پیکره زن دراز کشیده به عنوان استعاره ای از منظره، ابتدا در شکل خوابیده در سال 1929 (گالری هنری شهر، لیدز) و سپس در زن دراز کشیده سال 1930 (گالری ملی کانادا، اتاوا) ظاهر شد. اصطلاح منظره، که در آن سینه و زانوها مانند تپه ها یا کوه ها، و سوراخ هایی مانند غارها در دامنه تپه هستند، در شکل خوابیده سال 1938 (گالری تیت، لندن) به زیبایی حل شده است. ریتم های به آرامی در حال افزایش و سقوط بازتاب ساوت داونز است، جایی که مجسمه در ابتدا در آن قرار داشت.
مور از سال 1937 تا 1939 مجموعهای از نقاشیها و مجسمههای زهی را اجرا کرد که میانآهنگی کوتاه در کار او بود. اولین "مجسمه کلاه ایمنی" او در 1939-1940 ظاهر شد. بین سالهای 1921 و اواسط دهه 1950، پیدایش تقریباً تمام مجسمههای مور در کتابهای طراحی و نقاشیهای بزرگتر یافت میشود. نقاشیهای مجسمهسازی وسیلهای برای ایجاد ایدههایی برای مجسمهسازی، ثبت سرریز ایدههایی بود که بیش از حد زیاد به کاوش مستقیم در چوب یا سنگ نمیرسید.
دهه 1940
در سپتامبر 1940 مور شروع به کار بر روی نقشه های پناهگاه خود کرد، صحنه هایی از پناه گرفتن لندنی ها از Blitz در ایستگاه های متروی لندن. ماه بعد استودیوی او در همپستد توسط یک بمب به شدت آسیب دید و مورها به یک خانه مزرعه قرن هفدهمی در Much Hadham در 30 مایلی شمال لندن نقل مکان کردند. او به عنوان یک هنرمند جنگی، سال بعد را به کار بر روی نقشه های پناهگاه گذراند. او هفتهای یک یا دو بار از پناهگاهها بازدید میکرد و در بازگشت به خانه نقاشیها را از حفظ انجام میداد. در سال 1942 او یک سری نقاشی از معدنچیان در حال کار در زغال سنگ انجام داد. مدونا و کودک 1943-1943، که برای کلیسای سنت متیو، نورث همپتون سفارش داده شد، تأثیر نقاشی های پناهگاه را در استفاده از پارچه و در تأکید اومانیستی منعکس می کند.
سنت مدیترانه ای که در سفر ایتالیایی او در سال 1925 با علاقه او به هنر بدوی در تضاد بود، بار دیگر آشکار شد. در سال 1946، سال اولین نمایش گذشتهنگر او در موزه هنر مدرن نیویورک، دخترش مری به دنیا آمد. دو سال بعد او برنده جایزه بین المللی مجسمه سازی در بیست و چهارمین بینال ونیز شد. اولین نمایش گذشته او در گالری تیت در سال 1951 برگزار شد. شهرت جهانی مور به عنوان یک مجسمه ساز و به عنوان یکی از نمایندگان برجسته انتزاع ارگانیک اکنون کاملاً تثبیت شده است.
دهه 1950
در طول دهه 1950، دو سفارش مهم عبارت بودند از: صفحه نمایش برای نما و مجسمه برنزی برنزی (1952-3) برای ساختمان جدید تایم لایف در لندن، و مجسمه بزرگ سنگ مرمر رومی (1957-8) برای. مقر یونسکو در پاریس.
اگرچه علاقه مور به کنده کاری در طول زندگی اش ادامه داشت، اما بسیاری از مجسمه های شناخته شده او پس از جنگ - مانند گروه خانواده (9-1948؛ موزه هنر مدرن، نیویورک)، پادشاه و ملکه (3-1952؛ موزه جوزف هیرشهورن و مجسمه سازی) گاردن، مؤسسه اسمیتسونیان، واشنگتن، دی سی، جنگجو با سپر (4-1953؛ گالری هنری انتاریو، تورنتو)، شکل خوابیده (5-1963؛ مرکز لینکلن، نیویورک)، و انرژی هسته ای (6-1964؛ دانشگاه شیکاگو) - در گچ ساخته شده و در برنز ریخته گری شدند. مجموعه ای زیبا از گچ بری ها را می توان در گالری هنری انتاریو، تورنتو مشاهده کرد.
از تأثیرگذارترین مجسمههای دو دهه گذشته میتوان به مجسمههای دو و سه تکه درازکش 1959-62 اشاره کرد (نمونههایی را میتوان در گالری هنری آلبرایت ناکس، بوفالو؛ موزه هنر مدرن، نیویورک و غیره مشاهده کرد). استعاره منظره، منبع الهام مور از اواخر دهه 1920، برعکس است: مجسمه ها بیشتر منظره هستند تا انسان. عناصر تکه تکهای از منظرهای ناهموار از صخرهها، صخرهها و غارها به شکل یک زن تبدیل میشوند.
در اواسط دهه 1950، از آنجایی که هنر پلاستیک او سه بعدی تر می شد و از هر نظر یک کاملی ارگانیک داشت، طراحی دیگر به عنوان راهی برای توسعه ایده های مجسمه سازی نبود. نقطه عزیمت بیشتر مجسمههای بعدی او استخوانها، صدفها و سنگهای سنگ چخماق است که در استودیوی ماکت در Much Hadham به وفور یافت میشود.
اواخر دوره
پس از سال 1968، مور علاقه مجددی به طراحی به عنوان فعالیتی مستقل از مجسمه سازی، و در چاپ، تولید بیش از 260 سنگ نگاره و حکاکی، از جمله جمجمه فیل، اودن، استون هنج و نمونه کارهای گوسفند نشان داد.
پسنگر بزرگ در گالری تیت در سال 1968 در سال 1972 با نمایشگاه باشکوهی در فورته دی بلودره در فلورانس دنبال شد. بسیاری از برنزهای بزرگ و ریختهگریهای فایبرگلاس روی تراسها قرار داده شد. معماری فلورانس و تپههای فراتر از آن، این مکان را به یکی از باشکوهترین مکانهای جهان برای نمایش مجسمههایی در مقیاس عظیم آثار متأخر مور تبدیل کرده است. اکتبر 1974 مرکز مجسمه سازی هنری مور در تورنتو افتتاح شد. مرکز هدیه مور به گالری هنری انتاریو شامل بیش از 500 گچ، برنز، طراحی و چاپ اصلی را در خود جای داده است.
مور بیشتر سال را در Much Hadham به کار خود ادامه داد و هر تابستان یک یا دو ماه را در ایتالیا سپری کرد و در سنگ مرمر کوئرستا آقای هانروکس کنده کاری کرد. از خانه کوچکش در نزدیکی فورته دی مارمی، او میتوانست کوههای کارارا را ببیند، جایی که گفته میشود میکل آنژ (1475-1564) بلوکهای بزرگی از سنگ مرمر را برای کنده کاریهایش انتخاب کرده است. انسان گرایی اساسی هنر مور توسط منابع متفاوتی مانند مجسمه سازی پارینه سنگی و آثار پیکاسو تغذیه شده است. با شخصیت انسانی به عنوان موضوع اصلی کار خود، او از عناصر منظره، اشکال استخوانها، صدفها و سنگریزهها برای بزرگتر کردن زبان سهبعدی مجسمهسازی استفاده کرد. هنری مور اکنون در میان بزرگترین مجسمهسازان قرن بیستم در اروپا قرار میگیرد و سنتهایی را که آثارش به آن تعلق دارند ساخته و گسترش داده است.
“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”