متن و ترجمه اهنگ Bang Bang بنگ بنگ Nancy Sinatra
was five and he was six i
من 5 ساله و او 6 سالش بود
We rode on horses made of sticks
ما داشتیم با اسبهای چوبیمون اسب سواری میکردیم
He wore black and I wore white
اون لباس سیاه میپوشید و من سفید میپوشیدم
He would always win the fight
او همیشه مبارزه را میبرد
Bang bang
بنگ بنگ
He shot me down, bang bang
او به من شلیک میکرد، بنگ بنگ
I hit the ground, bang bang
من میافتادم رو زمین، بنگ بنگ
That awful sound, bang bang
اون چه صدای مزخرفی(وحشتناک) بود، بنگ بنگ
My baby shot me down
عزیز دلم، من رو میکشت
Seasons came and changed the time
فصلها اومدن و زمان را تغییر دادن
When I grew up, I called him mine
وقتی بزرگ شدم، اون رو برای خودم مینامیدم
He would always laugh and say
همیشه به من میخندید و میگفت:
Remember when we used to play
یادت هست اون موقعها که با هم بازی میکردیم
Bang bang
بنگ بنگ
I shot you down, bang bang
بهت شلیک میکردم، بنگ بنگ
You hit the ground, bang bang
تو میافتادی رو زمین، بنگ بنگ
That awful sound, bang bang
و اون صدای وحشتناکی بود، بنگ بنگ
I used to shoot you down
من همیشه تو رو نقش بر زمین میکردم
Music played and people sang
آهنگ شروع میشد و مردم شروع به آواز خوندن میکردند
Just for me the church bells rang
و صدای ناقوس کلیسا فقط برای من به صدا در میاومد
Now he’s gone I don’t know why
حالا اون رفته، نمیدونم چرا
And till this day sometimes I cry
و تا همین امروز بعضی وقتها گریه میکنم
He didn’t even say goodbye
او حتی از من خداحافظی هم نکرد
He didn’t take the time to lie
او حتی وقت نذاشت تا دروغی بهم بگه
Bang bang
بنگ بنگ
He shot me down, bang bang
او بهم شلیک کرد، بنگ بنگ
I hit the ground, bang bang
من افتادم رو زمین، بنگ بنگ
That awful sound, bang bang
چه صدای وحشتناکی بود، بنگ بنگ
My baby shot me down
عزیز دلم، من رو نقش بر زمین کرد