.هیچ نظری برای این پست ثبت نشده است
من و بغل کن عشقِ من
که خاک مادری تویی
کجا برم بدون تو
که عشق آخری تویی
تو سرپناهه،خستگی من باش من دلم پره
یه وقتا آدم از دوست و دشمن زخم میخوره
عشق به خاکت فرقی با مادر نداره
خاک یه آتیشه که خاکستر نداره
چه کوهایی نذاشتن رو سرِاین خونه خاکستر بباره
عشق یعنی پروانه و آتیش و بارون
عشق یعنی غواصی تو خاک بیابون
مثِ دل گرمی دادن به رفیقت توی سرمای زمستون
شکستن از شکسته پنهون نیست
گذشتن از گذشته آسون نیست
جواب تشنگی که بارون نیست
.هیچ نظری برای این پست ثبت نشده است
ارسال نظر