.هیچ نظری برای این پست ثبت نشده است
ببندم شال ومی پوشم قدک را
بنازم گردش چرخ وفلک را
بگردم آب دریاها سراسر
بشویم هردو دست بی نمک را
امون ازدل مو وای ازدل مو...(۲)
عزیزم کاسه ی صبرم سرآید
میون هردو چشمم جای پایت
ازاون ترسم که غافل پانهی باز
نشینه خاره مژگونم به پایت
امون ازدل مو.وای ازدل مو...(۲)
زدست دیده ودل هردو فریاد
هرآنچه دیده بینه دل کنه یاد
بسازم خنجری نیشش زپولاد
زنم بردیده تا دل گردد آزاد
امون ازدل مو وای از دل مو...(۲)
سه پنج روزه که بوی گل نیومد یار … !
صدای چهچه بلبل نیومد … !
برید از باغبانه گل بپرسید یار … !
چرا بلبل به سیر گل نیومد … !
برید از باغ بانه گل بپرسید یار … !
.هیچ نظری برای این پست ثبت نشده است
ارسال نظر