.هیچ نظری برای این پست ثبت نشده است
توی این کوچه ازم جدا شدی
بعد ازاون یه سایه ی تیره شدم
واسه این که باورم شه رد شدی
به مسیر رفتنت خیره شدم...
توی اون کوچه ازم جدا شدی
یادته چطور شکستم تو خودم
توی عصره جمعه ی پاییزی
مثله برگها زیر پات له می شدم...
( هنوزم یادتو همیشه با منه
هنوزم قلب من بخاطره تو میزنه
نمیخوام عشق تورو دیگه حاشا کنم
باید هرجوری که میشه تورو پیدا کنم...۲)
توی اون کوچه ازم جدا شدی
روبروی خونه ی پلاک هشت
بعد ازاون برای پیدا کردنت...
یه نفر تموم کوچه هارو گشت
هنوزم هرجا برم یاده توام
جای خالی تو خودم پر میکنم
قاب عکستو کناره گریه هام
تورو اینجوری تصور میکنم.
(هنوزم یادتو همیشه با منه
هنوزم قلب من بخاطره تو میزنه
نمیخوام عشق تورو دیگه حاشا کنم
باید هرجوری که میشه تورو پیدا کنم...۲)
.هیچ نظری برای این پست ثبت نشده است
ارسال نظر