.هیچ نظری برای این پست ثبت نشده است
دور نبود از عشقمون چشای بد
بعد تو منم شدم دچار درد
رفتی و دلتنگیای سمی و آخر شب
آخرش قلب منو مچاله کرد
مثل قبلنا نشد چشای تو
نه نشد نفهمیدم کجا یهو
تورو گم کردم و ندیدمت خودت
بگو ته این عشق چرا دو راهی شد
بیا حالم بده چند شبه خواب تورو میبینم
نیستی از طرز نگات تو قاب عکسات گل عشق میچینم
شبای بارونیو تا خود صبح خیس خیالت میشم
اگه از آسمون سنگ بباره تا نیای میشینم
تو که دیدی رگ خواب دل دستته
بیا برگرد همون حالو بهم پس بده
دیگه نیستم یه چند روزه ریختم بهم نیستی
بیا حالم بده چند شبه خواب تورو میبینم نیستی
از طرز نگات تو قاب عکسات گل عشق میچینم
شبای بارونیو تا خود صبح خیس خیالت میشم
اگه از آسمون سنگ بباره تا نیای میشینم
.هیچ نظری برای این پست ثبت نشده است
ارسال نظر