.هیچ نظری برای این پست ثبت نشده است
کی میگه حرف باید حرف تو باشه
کی میگه حق نداری بشی عاشق
کیه که سر تا یه بند بی خیاله
بیا این زخمی این جنگو بسازش
چترت زیر بارون کی میشه سقفت
غرقت میشدم یهو کجا پرتت
منو سپردی به جنگ با یه ارتش
فکر و خیالت اون گوشه ی قلبت
به کی میگم تو که رو شده دستت
باشه میبازم تموم شه به نفعت
خطت میزنم نمیگیره خطت
حق بهت نمیدم برسی به حقت
اون منو دوسم نداشت
ولی من از ته دل مثل یه شمع میسوختم براش
من فقط حکم یه مهره سوخته بودم تو نگاش
من نمیخواستم اینو باور کنم اون دوسم نداشت
منو تنهام گذاشت ...
میزنم دل به شهر میگردم در به در
دنبال یه نشونم بتونم آروم بگیرم
نباشی آروم نمیشم ...
کی میگه چی درسته چی غلط فقط
یکم ناراحت بودم ازت دور شدی از چپ سینم
تو زدی به رگ و ریشم ...
دور تو خط کشیدم قلبتو پس نمیدم
من بی تو تسلیم تصمیم ترس نمیشم
پشت تو بد نمیگم من که عوض نمیشم
هر چی تو بد بشیم با تو طرف نمیشم
اگه نداشتی به عاشقی میلی
چرا شکستی تو قلبمو لیلی
تو که بی من زیر بارون و سیلی
بیا که سرده دلم پره خیلی
لیلی بگو کجایی چرا غیبی
عیبی نداره باشه تو بی عیبی
.هیچ نظری برای این پست ثبت نشده است
ارسال نظر