.هیچ نظری برای این پست ثبت نشده است
چقدر ساده بودم و تموم جونم و دادم واسه تو
چقدر راهمون کج تو قلبامون غم ببارم دلم پاره شد
پره غم میشه نوشته هام یعنی کی میدونه چی میشه سرنوشت ما میترسیدم از اون روز که به اشتباه
نباشی تو مادر فرشته هام
بیا آشوبم از دست خودم دلخونم
بده نشونم یکم چشمات و که من مجنونم
کاشکی برگردم ببینم دستته رو شونم
شدی یه آرزو واسم جات خالیه خانمم
یادم میره بی تو هرشب زندگی کردن بیست چهاری پشت بوم بی تو چت و مستم دنبالت کف خیابونارو میگردم
تا شاید پیدا شی و بزارمت جای قلبم
من نمیخوام که از دستت بدم حواسم همه جوره به تو هست که ولم کنی پرت میشم از اون ارتفاع چشمات
نمیخوام بشی ناراحت از دست دلم
.هیچ نظری برای این پست ثبت نشده است
ارسال نظر