آثار نادر گلچین در عالُم هنرِ ایران، و بهخصوص جامعهی موسیقیِ آن، چنان که باید ارج و قدر ندیدهاند و شایسته است که منتقدانِ این عرصه آثار او را اعم از موسیقی دستگاهی و پاپ با رویکردی موشکافانه بیشتر بررسی کنند. در این مقاله که به مناسبتِ چهارمین سالگرد فوت او نوشته شده، به اجمال، به ۸ ویژگی مهمّ آثارایشان پرداخته میشود.
۱)توجه به صدای بم:
از دیرباز در بخش آوازی موسیقی ایرانی، همواره به صدای زیر توجه ویژه شده است؛ اکثر اجراهای خوانندگان عهد قاجار همچون اقبال آذر، قربانخان شاهی، حسین تعزیهخوان و حسینعلی نکیسا بر این ادعا گواهی می دهند. در این دوره، به قدرت و شدت صوتی خواننده بسیار تأکید میشد و هنرمندانی همچون اقبال آذر، علی خان نایبالسلطنه و سید حسین طاهرزاده صداهای اعجابآوری داشتند که زبانزد اهل فن بود. به عنوان مثال گفته شده است که شدت صوتی(دینامیسم) و ارتعاش صدای اقبال آذر به اندازه ای بود که هنگام خواندن،شیشهی پنجره را به لرزه درمیآورد یا علی خان نایبالسلطنه به سببِ داشتنِ حنجرهای قوی و صدایی پرطنین به «علی خانِ حنجرهدریده» معروف شده بود و در تنوّع تحریر مورد تأیید و ستایشِ هنرمندی چون سیدحسین طاهرزاده بود. در آن دوران، به قدرت صدا و شدت صوتی بالا چنان توجه ویژهای میشد که خوانندگانی که توانایی تحریرهای آنچنانی داشتند مورد قبول خاص و عام قرار میگرفتند. یکی از دلایل این مساله آن بود که آوازخوانان خودشان می بایست کمبود یا نبودِ امکانات صوتی شان را پر میکردند.
البته در برخی موارد، هنرمندانی همچون طاهرزاده و امیر قاسمی به ظرفیت صدای بم نیز توجه میکردند، که در نوع خود ارزش داشت اما نه به آن اندازه که قابل ذکر باشد.
به مرور زمان، صدای بم در موسیقی ایران مورد توجه بیشتری قرار گرفت. این امر دلایل مهمی داشت که یکی از آنها تأثیر کلنل علینقی خان وزیری بود. او میخواست آواز را از حالوهوای قاجاری، یعنی اجرای تحریرهای آن چنانی و نمایش های قدرت حنجره، بیرون بیاورد و جایش را به ادای صحیح کلماتِ شعر بدهد؛ گواهِ این امر توصیهای است که او به پسرعمویش عبدالعلی وزیری میکند و میگوید در اجرای آواز بیشتر به فکر اجرای صحیحِ شعر باشد تا اجرای تحریرهای مکرّر. یکی از کسانی که در تثبیت اجرای آواز با صدای بم نقشی بسزا داشت استاد زندهیاد اسماعیل ادیب خوانساری بود. او از شاگردان زندهیاد سیدرحیم اصفهانی از اساتید بزرگ مکتب آوازیِ اصفهان محسوب می شد. دوران مهمّ آوازیِ ادیب خوانساری را باید به دو دوره تقسیم کرد: در دورهی اول، شیوهی آوازیِ او همانند سید حسین طاهرزاده، جناب دماوندی، و در مواردی معدود اقبال آذر بود. اما در دورهی دوم، که مصادف با دوران میانسالیِ ادیب خوانساری است، او تغییر رویه میدهد و بجای استفاده از صدای پرحجم و تحریرهایی به سبکِ اساتیدی چون طاهرزاده و جناب دماوند از صدایی «گِلآلود»(بنا به اصطلاح برخی اهالی فن)استفاده می کند. این شیوهی ادیب خوانساری مورد تأیید بعضی آوازخوانهای زمان خود از جمله استاد بنان قرار میگیرد.
دورهی رادیو و بهخصوص برنامههای «گلها» را باید دوران طلاییِ توجه به صدای بم نام گذاری کنیم. در این دوره، آوازخوانانی چون بنان، عبدالعلی وزیری و عبدالوهاب شهیدی در تثبیت صدای بم در آواز ایرانی نقش مؤثری ایفا کردند. بنان، گرچه شاگرد میرزا طاهر رسایی معروف به ضیاءالذاکرین بود و در زمره خوانندگان منبری و مذهبی به شمار میآمد، از بعضی تعلیمات کلنل علینقی وزیری بی تاثیر نبود و البته در برخی اجراهایش از شیوه آواز خوانی ادیب خوانساری را نیز تاثیر پذیرفت. اابته همچنان که ذکر شد عبدالعلی وزیری هم تحتِ تأثیر آموزشهای پسرعمویش علینقی آواز میخواند.
از این میان، نمیتوان نقش استاد زندهیاد غلامرضا دادبه معروف به «جانسوز» را در آواز نادیده گرفت. او تنها یک اجرا در برنامهی «گلها» داشت، اما همین اجرا در کنار آوازهایی که به صورت خصوصی در مجالس اجرا میکرد و نیز آلبوم معروف «در سوگ بنان» که به صورت غیررسمی منتشر شده، آوازهای دادبه را به مرجع و الگویی برای آوازخوانانی همچون شجریان و افتخاری و حمیدرضا نوربخش تبدیل کرد. دادبه دارای صدایی بم،پرسوز و بسیار مناسب برای اجرای دوبیتی بود.
در دههی ۵۰، و با آغاز برنامههای «گلهای تازه» به سرپرستیِ هوشنگ ابتهاج، از توجه به صدای بم تا حدودی کاسته میشود؛ زیرا بزرگانی چون ادیب خوانساری دیگر از اجرای آواز در رادیو کنارهگیری کرده بودند یا استادی همچون بنان در اواسط دههی ۴۰ به دلیل مرگ بزرگانی مانند مرتضی محجوبی و روحالله خالقی و نیز اختلافاتی که با بعضی مسئولان رادیو داشت به تدریج از اجرا در رادیو کناره گرفته بود. استاد عبدالعلی وزیری نیز همچون استاد بنان، و شاید پیش تر از او، دیگر در رادیو برنامه اجرا نمیکرد. معدود کسانی که میتوان گفت در این دوره جای این بزرگان را تا حدودی پر کردند عبدالوهاب شهیدی، محمدرضا شجریان، و البته نادر گلچین بودند.
نادر گلچین حدود ده برنامه در «گلهای تازه» اجرا کرد و نقش و جایگاه او را در احیای صدای بم در دههی پنجاه موسیقی ایران نمیتوان نادیده گرفت. در صدای او گرما و صمیمیتی ناب مشهود است. میتوان صدای بم او را پس از استاد بنان گرمترین و صمیمیترین صدای بم در موسیقی ایران دانست. صدای گلچین نه مانند صدای استاد دادبه گاه بیش از اندازه پرسوزوگداز است و نه مانند استاد عبدالعلی وزیری بیش از اندازه بم.
اجرای سبکهای متنوع موسیقی:
نادر گلچین از معدود خوانندگان مردی است که در اجرای سبکهای مختلف موسیقی اعم از سنتی،پاپ و حتی فولکلور دست به تجربه زده است که از این منظر در مقام مقایسه با دیگر خوانندگان همدوره او، تنها ایرج و جمال وفایی و هوشمند عقیلی و در مواردی اکبر گلپایگان با او قابل مقایسه هستند. برخی از آثار نادرگلچین به چنان شهرتی رسیدند که برخی دیگر از خوانندگان آنها را بازخوانی کردند از آن جمله میتوان به ترانهی «من دیگه بچه نمیشم» به آهنگسازیِ عماد رام اشاره کرد که معروفترین بازخوانیِ آن را داریوش اقبالی انجام داده است، یا تصنیفِ «کوچهباغ» با آهنگسازیِ حسن یوسفزمانی و شعرِ دکتر قدمعلی سرّامی که به تازگی توسط عبدالحسین مختاباد در آلبوم «سیاهمشق» اجرا شده است. همچنین گلچین در زمینهی اجرای موسیقی ارکسترال ایرانی- که تلفیقی از سازهای غربی مانند ویولن و ویولنسل و فلوت با سازهای ایرانی همچون تار و سنتور است- تجربههایی داشته که معروفترینِ آنها تصنیف «نوای کاروان» در آواز دشتی و با آهنگسازیِ عباس خوشدل و کلام ابراهیم صفایی است. این اثر با شعری متفاوت از قیصر امینپور و با صدای علیرضا افتخاری با عنوانِ «نیلوفرانه» در اواسط دههی ۷۰به بازار روانه شد.
بازخوانی آثار قدیمی:
نادر گلچین از خوانندگانی است که آثاری قدیمی اعم از برخی آثار دورهی قاجار و آثار خوانندگانی مانند قمرالملوک وزیری و دلکش توجه ویژه نشان داده است.
از معروفترین این بازخوانیها میتوان به تصنیفِ «شانه بر زلف پریشان زدهای» با شعر و آهنگ عارف قزوینی و با همکاری گروه سماعی، و نیز تصنیف قدیمی «ناوک مژگان» با ویولن فریدون شهبازیان و سنتور محمد حیدری اشاره کرد. شاید بتوان مشهورترین و مهمترین بازخوانیِ گلچین را تصنیف «مرغ سحر» دانست که بارها با صدای شجریان نیز بازخوانی شده است. گلچین این تصنیف را در برنامهی «گلهای تازه» برنامهی شمارهی ۱۵۰ و با همکاری گروه فرهنگ و هنر به سرپرستی استاد فرامرز پایور بازخوانی کرد. این بازخوانی را میتوان نه تنها یکی از بهترین بازخوانیهای «مرغ سحر» بلکه یکی از بهترین بازخوانیهای تاریخ موسیقی ایران دانست.
توجه ویژه به اشعار حافظ:
شاید بتوان ادعا کرد که نادر گلچین، پس از شجریان، از معدود خوانندگانی است که در آواز و تصنیف به اشعار حافظ توجه ویژه ای نشان داده است.
از میان ۱۰ برنامهای که گلچین در «گلهای تازه» اجرا کرده در ۶ برنامهی آن از غزلهای حافظ برای اجرای آواز در دستگاههای مختلف بهره برده است: برنامهی شمارهی ۱۶: آواز بر روی غزلِ «مژدهی وصل تو کو کز سرِ جان برخیزم» با ویولن حبیبالله بدیعی در دستگاه ماهور؛ برنامهی شمارهی ۹۹: آواز بر روی غزلِ «هزار جهد بکردم که یار من باشی» با ویولن حبیبالله بدیعی و سنتور محمد حیدری در دستگاه شور؛ برنامهی شمارهی ۱۰۸: آواز بر روی غزلِ «چه مستی است ندانم که رو به ما آورد» با ویولنِ حبیبالله بدیعی و سنتور منصور صارمی در دستگاه همایون؛ برنامهی شمارهی ۱۱۱: آواز بر روی غزلِ «معاشران گره از زلف یار باز کنید» با سنتورِ محمد حیدری و فلوتِ عماد رام در دستگاه ماهور؛ برنامهی شمارهی ۱۱۷: آواز بر روی غزلِ «صبح است ساقیا قدحی پرشراب کن» با ویولنِ پرویز یاحقی و سنتورِ فضلالله توکل در دستگاه سهگاه؛ و برنامهی شمارهی ۱۴۳: آواز بر روی غزلِ «حاشا که من به موسم گل ترکِ مِی کنم» با ویولنِ حبیبالله بدعی و سنتورِ منصور صارمی در دستگاه سهگاه.
علاوه بر اینها، نادر گلچین چند غزل از حافظ را با آهنگسازیِ همایون خرم و تنظیمِ مجتبی میرزاده به صورت تصنیف اجرا کرده که از آن جمله است تصنیفهایی بر روی غزلهای «یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور» و «گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس» در بیات اصفهان؛ «مرا مهر سیهچشمان ز سر بیرون نخواهد شد» در گوشهی مخالف دستگاه سهگاه؛ و «سرو چمان من چرا میل چمن نمیکند» در ماهور.
استفاده از شعر نیمایی در آواز
می توان گفت که در ایران آهنگسازی بر روی اشعار نیمایی در دههی ۴۰ و با تصنیفِ «زمستان» بر روی شعر مهدی اخوان ثالث به آهنگسازیِ امینالله رشیدی و خوانندگیِ پروین آغاز شد. پس از آن میتوان به تصنیف «داروگ» سرودهی نیما اشاره کرد که در اوایل دهه ۵۰ با آهنگسازی محمدرضا لطفی،تنظیم فرهاد فخرالدینی و خوانندگیِ شجریان اجرا شد. این تصنیف از معدود آثار ارزشمندی است که در زمینهی تلفیق شعر نیمایی با موسیقی ایرانی خلق شده است.
در زمینهی اجرای آواز بر روی اشعار نیمایی، یکی از نخستین آوازها در برنامهی «گلهای تازه» شمارهی ۷۷ بود که به «پر کن پیاله را» معروف شد. این اثر به آهنگسازی فریدون شهبازیان و خوانندگی شجریان با همنوازیِ زندهیاد حبیبالله بدیعی روی شعر فریدون مشیری خلق شد. بخش عمدهی این اثر به صورت اجرای ساز و آواز در دستگاه ماهور است. در این اثر که یکی از خاطرهانگیزترین آثار شجریان و شهبازیان است، نمیتوان نقش ویولن تأثیرگذارِ حبیبالله بدیعی و جواب آواز او را نادیده گرفت.
نادر گلچین به همراه شجریان از نخستین کسانی بود که در اجرای آواز بر روی اشعار نیمایی تجربهآزمایی کرد. برنامهی «گلهای تازه» شمارهی ۱۷۷ حاصلِ ارزشمندِ این تجربهآزمایی است. آهنگسازیِ این اثر را نیز فریدون شهبازیان و جواب آواز آن را فرهنگ شریف عهدهدار بودند. این اثر بر روی شعر «گریز» (از هم گریختیم/ وان نازنین پیالهی دلخواه را دریغ/ بر خاک ریختیم) یکی از مشهورترین اشعار نیماییِ هوشنگ ابتهاج و در بیات اصفهان ساخته شد و بعدها در قالب آلبوم «گریز» منتشر شد.
این دو اثر («پر کن پیاله را» و «از هم گریختیم»)، و در ادامه دو آلبومِ «زمستان» و «در گلستانه»ی شهرام ناظری در دههی ۶۰، راه را برای اجرای آواز بر روی اشعار نیمایی هموار کردند.
فن بیان و توجه به ادای صحیح کلمات شعر:
نادر گلچین از آن دسته خوانندگانی است که گرچه تکنیک آوازی اش در سطح پایین تری نسبت به خوانندگانی چون قوامی گلپایگانی،شجریان و صدیف قرار می گیرد اما در زمینه فنّ بیان و ادای صحیح کلمات شعر، کمتر خوانندهای با او برابری می کند.
بطوریکه می توان گفت شنونده با شنیدن آواز های گلچین کمتر با عدم وضوح شعری و یا جویده جویده خواندنِ شعر مواجه میشود. وی شعر را به صورت کامل ادا میکند و شیوهی آوازخوانی اش به گونهای است که گویی به جای آواز خواندن، شعر را دکلمه میکند؛ به عنوانِ مثال، در برنامهی «گلهای تازه» شمارهی ۱۴۳ و در آوازی که بر روی غزلِ «حاشا که من به موسم گل ترکِ مِی کنم» خوانده است، مصراع دوم بیت اول (من لافِ عقل میزنم این کار کِی کنم) را به شفافترین و سلیسترین شکل ممکن میخواند.
در آوازهای گلچین، از تحریرهای دامنهدار خبری نیست. او در مصاحبهای با برنامهی تلویزیونی «دستان» با اجرای سید عباس سجادی، به نقش و جایگاه شعر اشاره کرده و گفته است که ادای درست شعر را بر اجرای تحریر ترجیح میدهد. به همین دلیل، او را باید از خوانندگانی دانست که عامداّ از سنّت آوازخوانی قاجار فاصله گرفته است، سنتی که در آن به تحریر اهمیتی بیش از اندازه داده میشد. تحریر در آواز گلچین نقش مکمّل شعر را بازی میکند. همچنین گلچین، به دلیل نوع صدا و شیوهی اجرایی اش همانند بنان و شهیدی، در آواز «حنجرهآزاری» نمیکند و به ادای اصولیِ شعر و اجرای تحریرِ بجا بهشدت وفادار است.
همکاری با نوازندگان و آهنگسازان گوناگون:
نادر گلچین یکی از خوانندگانی است که با طیف گستردهای از آهنگسازان برنامه اجرا کرده است که مهمترینِ آنها عبارتند از عباس خوشدل (تصنیف «نوای کاروان»)، فرامرز پایور (تصنیفهای «افسوس افسوس» با شعر رودکی و «اوج را مینگرم با کلام لعبت والا» با شعر گلچین گیلانی)، حسن یوسف زمانی (تصنیفِ «کوچهباغ» با شعر دکتر قدمعلی سرّامی»)، همایون خرم (۶ تصنیف بر روی اشعار حافظ) و فریدون شهبازیان (با اثر شاخصِ «گریز» بر روی شعر هوشنگ ابتهاج).
در زمینهی موسیقی پاپ نیز میتوان بهویژه به همکاری گلچین با عماد رام در سه ترانهی «من دیگه بچه نمیشم» و «بوی بهار میدهد» و «گل فراموشی» اشاره کرد.
گلچین در زمینهی جواب آواز نیز با هنرمندان بسیاری همکاری داشته که از آن جمله میتوان به فرامرز پایور، فرهنگ شریف، هوشنگ ظریف، حبیبالله بدیعی، محمد حیدری، رحمتالله بدیعی، منصور صارمی، پرویز یاحقی، فضلالله توکل و عمادرام اشاره کرد.
در جواب آوازهای گلچین، در درجهی نخست ویولن حبیبالله بدیعی و سپس سنتور نقش عمده ای داشتهاند، اما کمانچه و نی حضور کمرنگی دارند و به جای آن نقش فلوت (عماد رام) در جواب آوازهای او در موسیقی ایرانی بسیار کمسابقه است.
سبک شخصی:
با مرور آثار بسیاری از خوانندگان بزرگ ایران، میتوان ردپای آثار گذشتگان را به خوبی مشاهده کرد؛ به عنوان مثال، با مرور آثار ایرج، جایگاه و ردپای تاج اصفهانی را میتوان بهوضوح دید یا با بررسی آثار شجریان، میتوان ردپای سید حسین طاهرزاده، ظلّی، غلامرضا دادبه (جانسوز) را مشاهده کرد؛ همچنین تأثیر ادیب خوانساری بر بنان قابل انکار نیست.
اما اساتیدی مانند بنان و شجریان و ایرج، اگر هم تحت تأثیر بزرگان بودهاند، سبک شخصیِ خود را حفظ کردهاند و دچار تقلید کورکورانه نشدهاند. این امر در مورد خوانندگان قاجار نیز صدق میکند؛ به عنوان مثال، اقبال آذر در آثارش در مواردی متأثر از سید احمد خان بود، یا سید حسین طاهرزاده در بعضی آثارش از جناب دماوندی متأثر بوده است اما هردوی این بزرگان به سبک آوازی متمایز خود دست یافتند که آنها را از پیشینیان متمایز ساخته است.
و در اینجا یگانگیِ آوازخوانانی مانند نادر گلچین بیش از همیشه به چشم میآید: کسی که سبک شخصی و مستقلّ خود را در خوانندگی دارد و از این نظر، بیش از همه به محمود خوانساری، اکبر گلپایگانی، عبدالوهاب شهیدی و شهرام ناظری شباهت دارد که کمتر میتوان ردپای دیگر خوانندگان را در آثارشان پیدا کرد. این ویژگی، بهخصوص در جامعهی امروزِ آوازیِ ما ارزشهای خود را بیشتر نشان میدهد، جامعهای که بهشدت دچار یکنواختی و تکصدایی (در امر تأثیرپذیری و در درجهی نازلتر تقلید) شده و اکثر خوانندگان در حال تقلید از شجریان و ناظری و در معدود مواردی گلپایگانی و ایرج هستند و حتی در این راه، با کمی خلاقیتِ بیشتر، از خوانساری و قوامی و ذبیحی هم تأثیر نگرفتهاند.
…………………………………………….
نادر گلچین یکی از خوشرنگ و بوترین گلهای گلستان آواز ایران بود که نسل جوان میتواند با کشف دوبارهی او و امثال او، از تکرارها و تقلیدهای این سالها دوری کند و راههای نو یا لااقل کمتررفته را در موسیقی ایران بگشاید.
“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”